ای خـــــــــــــــــــــــــدا
كــاش گاهي خدا
از پشتـــ ابرها مي آمد
گوشمـــ را محكم ميگرفتـــ و داد ميزد:
آهــاي!بگيـــر بشين ! انقد غر نزن! همينه كه هستـــ ...
بعد يه چشمكــ ميزد و تو گوشم ميگفتـــ:
همهـ چي درست ميشه....
+ نوشته شده در سه شنبه هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 17:14 توسط zahra
|